رموز کسب سود در بازار سرمایه(بخش سوم)

فصل دوم
ساختار بازار سرمایه و آشنايی با اجزاي آن
اصل 44:
این قانون شامل 92 ماده و 90 تبصره در8/11/1386 در مجلس تصویب شد
هدف اصلی از خصوصیسازی، رشد کارایی و رونق اقتصادی بهبود عدالت است هدف از اجرای سیاستهای اصل 44 شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی،گسترش مالکیت مردم، تأمین عدالت اجتماعی، ارتقای کارایی بنگاهها، افزایش سهم بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد ملی،کاهش از بار مالی و مدیریتی دولت، افزایش سطح اشتغال عمومی و تشویق اقشار مختلف مردم به پسانداز و سرمایهگذاری است.
خصوصیسازی در مرحله اول سبب افزایش درامدهای دولت ودر مرحله بعد موجب افزایش بهرهوری شرکتهای دولتی میشود واجرای برنامههای خصوصیسازی از طریق عرضه عمومی سهام سبب رشد وتوسعه اقتصادی خواهد شد.
چه شرکتهایی میتوانند وارد بورس شوند؟
شرکت باید در ایران ثبت شده و دارای تابعیت ایرانی باشد.
شرکت باید سهامی عام باشد.
شرکت باید دارای سهام عادی با نام دارای حق رأی باشد و 100درصد بهای اسمی آن پرداخت شده باشد.
حداقل دو سال از تاریخ بهرهبرداری شرکت گذشته باشد.
حداقل سرمایه شرکت 100 میلیارد ریال برای تابلو فرعی و 200 میلیارد ریال برای تابلو اصلی بازار اول و 300 میلیارد ریال برای بازار دوم میباشد.
شرکت باید در دو دوره متوالی سودآور بوده و امکان سودآوری آن در آینده وجود داشته باشد و همچنین زیان انباشته نداشته باشد.
شرکت سهامی عام
همانطور که میدانید شرکتها به گونههای متفاوت و برای اهداف مختلفی تاسیس میشوند دراین راستا روی آوردن شخصیتهای حقوقی به سمت شرکتهای سهامی عام ـ بهجهت امتیازات ویژه این نوع شرکتها خصوصاً داشتن حق امتیاز برای صدور اوراق بهادار وجذب سرمایه ـ در جهان امروزی بسیارمشهود میباشد، ناگفته پیداست که عظیمترین کمپانیهای دنیا به شکل سهامی عام و بهصورت بسیار حرفهای و با برنامهریزی و مشاورههای مستمر با اقتصاددانان و تحلیلگران بازار، اداره میشوند.
تعریف شرکت سهامی عام
شرکت سهامی عام، شرکتی است که سرمایه آن به برگههای سهم با قیمت یکسان تقسیم شده باشد و سهام آن (سهام عادی) در دست تعداد زیادی از مردم (حقیقی و حقوقی) قرار میگیرد که صاحبان این سهام، به نسبت سهمی که در دست دارند نسبت به داراييهای شرکت حق مالکیت پیدا میکنند. حداقل 20درصد سرمایه را موسسین تقبل و مابقی از طریق عرضه عمومی تامین میشود. و مؤسسین شرکت حد اقل 35 درصد مبلغ یاد شده را در حسابی به نام حساب شرکت در شرف تاسیس، بهصورت سپرده نگهداری میکنند.
نکته:
یکی از ویژگیهای شرکتهای سهامی عام در این است که با اینکه سهام این نوع شرکتها در دست افراد زیادی است ولی هیچ فردی (حقیقی و حقوقی) نمیتواند کنترل فردی بر امور شرکت اعمال نماید و مدیریت شرکت در دست مدیران منتخب سهامداران بوده و دامنه اختیارات تلویحی صاحبان سهام تا آنجایی است که قانون به آنها اجازهای رای داده است. (در فصل بعد در مبحث مجامع مفصلاً توضیح داده شده است)
3 روش تامین مالی شرکتهای سهامی عام
شرکتهای سهامی عام برای تشکیل یا افزایش سرمایه، فارغ از نوع شرکت (بورسی یا غیربورسی)، از یکی از منابع مالی بلند مدت زیر یا بهصورت ترکیبی و بهطور همزمان استفاده میکنند.
- اوراق قرضه
- سود انباشته یا سود سنواتی
- برگههای سهام (عادی، ممتاز، خزانه)
نکته:
از آنجاييکه در حال حاضر در بازار سرمایه منسجم (بورس ایران) ایران، عمدتا فقط سهام عادی شرکتها معامله میشود، ما در ادامه در مورد اوراق قرضه، سهام ممتاز و سود انباشته به یک توضیح اجمالی بسنده کرده، لیکن سعی خواهیم کرد آنچه لازم است یک سرمایهگذار در مورد سهام عادی (بحثهای تیوریک) بداند را در این فصل بهطور مبسوط ارائه نماييم.
تذکر: بحثهای مربوط به محاسبات ریاضی در مورد سهام عادی، در بخش تحلیلهای بنیادی و تکنیکی ارائه خواهد گردید.
1- اوراق قرضه:
اوراق قرضه در حقیقت میتواند نشانگر یک میزان از وامهای شرکت با سررسید مشخص باشد که پرداختکنندگان آن به جای یک مرکز، اشخاص حقیقی و حقوقی جامعه (جامعه میتواند فارغ از مرزهای جغرافیایی تعریف شود) بوده و شرکت علاوه برپرداخت اصل پول در سر رسید تعيين شده، متضمن پرداخت مبلغ مشخصی به عنوان بهره به وامدهندگان میگردد.
نکته:
اوراق قرضه به دو صورت با نام و بینام صادر میشود. پرداخت سود برای اوراق با نام، به شخصی که اوراق به نام اوست و برای اوراق بی نام از طریق کوپنهایی که ضمیمه اوراق قرضه میباشد انجام میگیرد. هر دو نوع از اوراق قابل نقل و انتقال بین اشخاص حقیقی و حقوقی است، مگر در برگه اوراق، برای معامله مجدد شرایط خاصی قید شود.
ارزش اسمی در حقیقت همان اصل مبلغ وام است، که این مبلغ در سر رسید اعلان شده توسط شرکت به وام دهنده مسترد میگردد.
تذکر: شرکت میتواند قبل از سررسید تقاضای باز خرید وام را نمایند و در صورت توافق قابل تمدید میباشد.
قیمت اوراق (ارزش بازار) قرضه به عوامل متعددی (بیان این دلایل خارج از حوصله این بحث بوده و در ضمن عدم بیان آنها، کاستی در دانش خواننده ایجاد نمیکند) بستگی دارد و معمولاً ثابت نیست، بد نیست بدانید قیمت اوراق قرضه به صورت در صدی از قیمت اسمی این اوراق بیان میشود برای مثال: اگر قیمت یک سهم در بازار 95 اعلان شود این بدان معناست که قیمت واقعی اوراق قرضه مورد نظر 95درصد قیمت اسمی آن است و اگر این عدد 100 باشد بدان معناست قیمت واقعی و قیمت اسمی اوراق با هم یکسان است و اگر این عدد 105 باشد یعنی قیمت این اوراق 05/1 برابر قیمت اسمی آن است.
2- سود انباشته(سود سنواتی)
معمولاً شرکتها تمام سود قابل تقسیم خود را در میان سهامداران تقسیم نمیکنند بلکه بخشی از آن (بسته به سیاستهای تقسیم سود و محدودیتهای قانونی) را به صورت سود انباشته یا سود سنواتی ذخیره، بسته به موقعیت و در زمان لازم به صورت سهام جایزه یا حق تقدم، به سهامداران تخصیص ميیابد.
در مورد حق تقدم و سهام جایزه و نیز سود انباشته به طور مشروح در فصل مربوط به افزایش سرمایه توضیح خواهیم داد.
نکته:
این وجوه حداکثر میتواند پنج سال در این حساب باقی بماند و پس از آن باید به صورت تقسیم نقدی یا افزایش سرمایه به صورت جایزه به سهامداران برگردد.
3- انواع برگههای سهام
همان گونه که گفتیم شرکتهای سهامی عام میتوانند داراييهای خود را مانند زمین، ماشینآلات و… را به صورت برگههای سهام قابل فروش تبدیل به پول نقد و یا برعکس از طریق صدور این سهام، پول نقد دریافتی حاصل از فروش را به تجهیزات، ماشینآلات، زمین و هر گونه چیزی که ماهیت سرمایه واقعی را برای شرکت دارد، تبدیل میکند.
شرکتهای سهامی عام میتوانند یکی و یا ترکیبی از سه روش ذکر شده ذیل را برای صدور سهام انتخاب نمایند:
روشهای سه گانه صدور سهام:
3-1 صدور سهام ممتاز
3-2 صدور سهام خزانه (سهام استراتژیک)
3-3 صدور سهام عادی
3-1 سهام ممتاز:
نوعی از برگههای سهام است که دارندگان آن نسبت به درآمد و داراييهای شرکت در یک حد متعارف حق ادعا دارند یا به عبارتی نسبت به دارايي شرکت حق مالکیت و نسبت به دریافت درآمد (سودپرداختی)، حق الویت ـ نسبت به سهام عادی ـ دارند.
نکته:
از منابع مالی بلند مدتی که اشاره شد، شرکتها کمتر تمایل به استفاده از سهام ممتاز بهعنوان یک منبع مالی نشان میدهند، لیکن در مواقعی که دو شرکت در هم ادغام میشوند از این نوع سهام استفاده میشود.
چند ویژگی مهم سهام ممتاز:
1- سهام ممتاز نوعی حق ممالکیت برای دارنده آن ایجاد کرده و عمرش بسته به عمر شرکت دارد.
2- شرکت انتشار دهنده این اوراق نمیتواند داراییهای خود را وثیقه این برگهها قرار دهد برعکس اوراق قرضه.
3- دارندگان این نوع سهام هرساله یک میدان سود مشخص (قید شده در برگه سهام) را دریافت میکنند – دریافت این مبلغ سود منوط به سوددهی شرکت میباشد. در ضمن دریافت سود و حقوق مالکانه نسبت دارندگان سهام عادی الویت دارند
4- معمولاً دارندگان این نوع سهم دارای حق رای نیستند مگر در شرایط خاص، (مثلاً عدم پرداخت سود تعیین شده.
3-2 سهام خزانه:
سهامی که به طور قانونی بر معاملات آن محدودیت ایجاد شده باشد و این نوع سهام معمولاً در اختیار افراد خاصی مانند سهام عادی قابل فروش مجدد نیستند و ممکن است این نوع سهام فقط بین مدیران و یا موسسین و تحت شرایط خاصی جابجا گردد و بعضاً هم از این نوع سهام به عنوان ابزارکنترلی استفاده شود.
3-3 سهام عادی:
سهام عادی یکی از انواع اوراق بهادار است که دارنده آن به نسبت تعداد برگی که خریداری نموده مالک داراييهای شرکت- پس از کسر امتیازات سهام ممتاز و مانده بستانکار طلبکاران- شناخته میشود.
نکته:
سهام عادی دارای یک ارزش اسمی، یک ارز ش ذاتی و یک ارزش جاری یا ارزش بازاری میباشد که میتواند هر سه این قیمتها باهم یکسان نباشد در این بخش تعاریف مربوط به هریک را ارائه خو اهیم داد. لیکن مباحث تخصصیتر را در مورد ارزش ذاتی و ارز ش بازاری در سیدیهای تخصصی دوره تکنیکال و فاند امنتال ارائه گردیده است.
ویژگیهای سهام عادی:
1- سهام عادی بدون تاریخ سررسید صادر میشود.
2- سهام عادی در حالت معمول دارای ارزش اسمی است لیکن مشاهده میشود در بعضی از کشورها این موضوع مصداق ندارد و سهام عادی بدون ارزش اسمی، رایج میباشد. این بدان معناست که این اوراق دارای ارزش ابزاری است به این مفهوم که شرکت در هنگام ورشکستگی یا انحلال مکلف است تا کلیه داراييهای باقی مانده (پس از کسر ادعای طلبکاران و امتیازات دارندگان سهام ممتاز) را بین صاحبان سهام عادی ـ بهنسبت مالکیت آنها در شرکت ـ تقسیم نماید.
3- پرداخت سود سهام در سهام عادی به هیچ وجه تضمین نمیگردد، اعلان آن در صورتهای مالی ابتدای دوره برای شرکت الزام قانونی ایجاد نکرده و میزان آن میتواند تغییر نماید و در مقابل این تغییرات هیچگونه مسئولیت حقوقی متوجه شرکت نخواهد شد.
ارزش اسمی، ارزش بازار و ارزش ذاتی سهم
ارزش اسمی
ارزش اسمی یک سهم در حقیقت مبلغی است که برای هر سهم در نظر گرفته میشود و بر روی برگه سهم نوشته میشود، این عدد در معاملات بازار به هیچ وجه اهمیت نداشته و فقط مبنای کلیه محاسبات حسابداری (میزان سرمایه و به طبع آن تعداد برگهای سهام شرکت، افزایش سرمایهها، و کلیه صورتهای مالی و…) بوده و در کل دوره فعالیت شرکت این عدد ثابت و برای کلیه شرکتهای سهامی عام یکسان میباشد. این عدد برای هر سهم در کشور ما 1000 ريال (100 تومان) میباشد.
ارزش بازار
ارزش بازار در حقیقت همان قیمت روز بازار سهم است. ارزش بازار هر سهم تابع مستقیمی از میزان عرضه و تقاضای سهم میباشد. این عدد به طور دقیق قابل محاسبه نیست ولی قابل تخمین است. طی مباحثی که در آینده به آن میپردازیم، روشها و مکانیزمهای دسترسی و تخمین این عدد را خواهیم آموخت.
ارزش ذاتی
بر خلاف ارزش بازار، ارزش ذاتی برای اغلب شرکتها (به غیر از شرکتهای سرمایهگذاری) از طریق فرمولهای ریاضی قابل محاسبه است. این رقم ممکن است از ارزش روز سهم بیشتر و یا کمتر باشد. با توجه به اینکه محاسبه ارزش ذاتی سهم یکی از فاکتورهای مهم در تحلیلهای بنیادی میباشد، در فصل مربوط به تحلیل بنیادی در موردارزش ذاتی و نحوه محاسبه و اهمیت آن به طور مشروح توضیح خواهیم داد.
ارزش ذاتی سهم در حقیقت ارزش فعلی میزان وجوهی است که از خرید و نگهداری یک سهم در یک مدت معین حاصل میشود. به عبارتی اگر شما یک سهم را در زمان حال به مبلغ aریال خریداری نماييد و با این فرض که سهم مورد نظر را در زمان t به مبلغ a+n ریال بتوانید به فروش رسانید و نیز از طرف دیگر این سهم در مدت تملک m ریال هم سود سهمی پرداخت نماید. در اصطلاح ارزش ذاتی سهم در زمان خرید برابر خواهد بود با ارزش بازاری سهم به علاوه ارزش فعلی وجوه حاصل از نگهداری سهم(m+n) تا زمان t. لازم به ذکر است شناسايي و چگونگی تاثیرگذاری متغیرها در محاسبه ارزش ذاتی سهم یکی از پیچیدهترین مباحث مربوط به سهام است.
کارگزار یا معاملهگر کیست، چه میکند و چگونه؟
همانگونه گفتیم بازار سرمایه از لحاظ ساختار دارای سه رکن اصلی است، پس از آشنایی با فضای بازار سرمایه و رکن اول یعنی بنگاهها حال نوبت به رکن دوم یعنی کارگزارها و معاملهگرها میرسد. اگرچه نقشی که کارگزارها و معاملهگرها (بانکهای سرمایهگذار) در بازار اولیه و ثانویه ایفا میکنند از نظر ماهیتـ ایجاد ارتباط بین عرضهکنندگان اوراق بهادار و متقاضیان خرید ـ یکسان است لیکن از منظر انسجام و سیستمهای کنترلی تفاوتهایی با هم دارند. ذیلا پس از ارائه یک تعریف کلی، در ابتدا به نقش معاملهگرها در بازار اولیه پرداخته و در ادامه، نقش دو نهاد مذکور در بازار ثانویه را بررسی خواهیم کرد.
قبل از اینکه به نقش دیلرها (معاملهگرها) دربازار اولیه بپردازیم، جهت یادآوری مجدد اشارهای کوتاه به نقش این بازارها در تامین منبع مالی و اوراقی که در آنها معامله میگردد، نموده و سپس به شناسایی این دیلرها و نحوه عمل آنها میپردازیم:
آنچه در بازار اولیه اتفاق میافتد این است که تعداد زیادی بانک سرمایهگذار یا موسسه اعتباری، تسهیلاتی را فراهم میکنند تا مسير انتشار و فروش اوراق بهادار هموار شده و ضمن سرعت بخشیدن به امر فروش اوراق بهادار صادر شده، ریسک صدور این اوراق را برای شرکتها به حداقل ممکن برسانند.
نکته مهم!
در حقیقت بر خلاف نام این بانکها، این موسسات معمولاً خودشان برای خرید این اوراق مستقیماً اقدام نمیکنند!- مگر در شرایط خاص و قید شده در قرار داد فیمابین که در ادامه به بعضی از آنها اشاره میکنیم، به شرکتها کمک میکنند تا اوراق بهاداری که برای تشکیل سرمایه صادر نمودهاند را به طور کامل به فروش رسانده و زمینه جذب کامل سرمایه و شروع یک فعالیت اقتصادی را فراهم نمایند. بدین ترتیب حساسیت کار این بانکها در رونق بازر اولیه سرمایه کاملا مشهود و محسوس میگردد.
پس در بازار اولیه مسئولیت ایجاد ارتباط بین عرضه کنندگان منابع مالی (پساندازها) و بنگاههای متقاضی این منابع به عهده بانکهای سرمایهگذار است.
درکشور ما بانکهای دولتی و (جدیداً چند بانک خصوصی) عهدهدار این مسئولیت میباشند و تاکنون هیچ عرضه اولی از طریق کارگزاری انجام نگردیده است.
برای مطالعه فصل اول اینجا کلیک کنید.
Leave a Reply